فروزی پنجنشیری ، شاعری بر سکوی ستایش و سرایش
سالار عزیزپور  سالار عزیزپور

گمان می کنم ، نخستین سروده ی که از« محمد فقیرفروزی پنجشیری » خوانده ام ؛ سروده ی بوده در ستایش «ماهواره » که به سال هایی دهه ی پنجا ه خورشیدی بر می گردد. پس از گذشت آن سال ها به ویژه زمانی که با«فروزی» قرابت ومناسبتی یافتم و با ایشان از نزدیک آشنایی، با نخستین اثر شاعرانه وی « چکامه های صلح » نیز آشنا شدم. او را بیشتر شاعر سروده های تعلیمی و مناسبتی یافتم که « چکامه های صلح » گویای این ادعا ی ما می باشد . بعد ها با اندک آشنایی بیشتر به ابعاد تغزلی وعاشقانه های سرایشی « فروزی» هم دست یافتم. بطور کلی و به گونه ی فشرده می توان گفت :سروده های « فروزی » از نگاه محتوا، بیشتر در گستره ی سروده های تعلیمی وتغزلی دامن می گسترد و از نگاه قالب وشکل ظاهری به اوزان عروضی و قالب های کلاسیک شعر فارسی دری محدود می شود . هر چند « فروزی » به قالب « نیمایی » نیز آشنایی داشته است ، اما هیچ گاه به این قالب به گونه ی جدی نپرداخته است . این تعلق خاطر او به شعر کلاسیک فار سی دری بوده که او را از رویکرد جدی به قالب های معاصر شعر فارسی دری باز داشته است .  زبان در شعر« فروزی » زبانی ست ؛ شسته و رو فته و بدور از تقید های معنایی وبیانی که گونه ی برخورد با زبان و آرایش های ساده بیانی وشیوه به ویژه سرایش او ، سبک او را به سبک « خراسانی » نزدیک می سازد .  یکی دیگر ازبرجسته گی های سرایشی« فروزی» جانمایه های اندیشه ای و فکری اوست که بر خاسته ازبن مایه ها ی اسطوره ای و باورهای هویتی ما می باشد. این جانمایه ها دایره ی واژه گان شعر« فروزی » را صلابت ، استواری، گسترده گی و ژرفنا بخشیده است . به ویژه زمانی که این باور ها چنان با اندیشه و باور های  خرد ستاینده ما گره می خورد که جای برا ی پندار های ناروا و آیین های پلید و دروغوندان نمی گذارد. با باور بر این سخن  «فروزی»را می ستاییم که ستایشگر « چکامه های صلح » بود وسرایشگر «گل های مهربانی» و «چامه های دل انگیز». هم چنان فرزندان مهرورز و فرهنگ پرورش را می ستاییم  که قدر میراث گرانسنگ  پدر را دانستند و نگذاشتند که بپوسد و از یاد برود

 

 

 


June 25th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان